پل نیومن در برابر استیو مک کوئین؛ حقیرترین نبرد بازیگری هالیوود
به گزارش لیتن، بزرگ ترین ستاره های هالیوود در هر پروژه ای که باشند، بیشترین دستمزدها را دریافت می نمایند. این همواره یک رسم در صنعت سینما بوده است. اما اگر دو ستاره هم تراز در یک پروژه با هم حضور داشته باشند، چه؟ آن وقت چه می گردد؟ عقل سلیم می گوید که هر دو باید دستمزد یکسان دریافت نمایند. اما گاهی حتی این راه چاره عاقلانه هم برای برخی ستارگانِ رقیب کافی نیست. نبرد بازیگری در هالیوود هم یکی دیگر از رسومِ البته نه چندان پسندیده این صنعتِ گران قیمت است. معمولاً مخاطب سینما دوست ندارد بداند پشت چهره های محبوبش که نقش شخصیت های محبوبش را بر پرده سینما بازی می نمایند، یک آدم واقعی مثل خودش با دغدغه ها و انگیزه های مادی هست. این را برای آن ها حقیر می داند. از سویی دانستن این اخبار، به همان میزان که ناراحت نماینده است، جذابیت هم دارد، مخصوصاً اگر بین دو نفر از ستارگان معروف و محبوب سینما باشد. کسی فکرش را می کرد بین پل نیومن و استیو مک کوئین دعوایی بوده باشد؟
ماجرا از این قرار است که در دهه هفتاد میلادی که ژانر مهیج فاجعه ای در دوران اوج خود بود، استودیوها در پی بهره برداری بیشتر از این محبوبیت بودند. بنابراین، به این نتیجه رسیدند فیلم هایی بسازند که هم ستاره های بزرگ تری داشته باشند هم به مفاهیم عمیق تری بپردازند. نتیجه این تصمیم، ساخت فیلم پرستاره و پرهزینه آسمان خراش جهنمی (The Towering Inferno) با فیلمنامه استرلینگ سیلیفانت بود که بعد تبدیل به موفقیت تجاری بزرگی هم شد. قصه به مقدار کافی مجذوب کننده بود که فروش در گیشه را تضمین کند. قصه آتش سوزی در برجی بلند که یادآور فیلم هایی مثل فرودگاه (Airport) و جهنم زیر و رو (The Poseidon Adventure) هر دو از تولیدات دهه 1970 است، با حضور برخی از ستارگان درجه یک سینما حتماً در گیشه می فروشد.
پل نیومن و استیو مک کوئین برای ایفای نقش معمار رابرتسِ معمار و مایکل اوهالورهانِ رئیس آتش نشانی هر کدام یک میلیون دلار دستمزد دریافت کردند که بر اساس جایگاه مشترک آن ها در صنعت، منصفانه بود. اما ظاهراً استیو مک کوئین یک اخلاق بدی داشت که همه هم از آن خبر داشتند؛ همکارانش را تحقیر می کرد تا خودش را بالا ببرد و سهم بیشتری را از پروژه بردارد. و در آسمان خراش جهنمی همین رفتار را داشت. مک کوئین بعد از خواندن فیلمنامه متوجه شد که نیومن دوازده خط دیالوگ بیشتر از او دارد، ظاهراً نویسنده مجبور شد یک سری دیالوگ اضافه کند تعداد دیالوگ های مک کوئین و نیومن یکی گردد.
بدین شکل هم حقوق برابر شد هم تعداد دیالوگ ها. حتماً پیش خودتان فکر می کنید که دعوا همین جا تمام می گردد. اما گویا این قرار نو هم برای مک کوئین کافی نبود. متأسفانه، منیت و و میل به خودنمایی به هر قیمتی باعث شد این حقیرترین نبرد بازیگری در هالیوود ادامه پیدا کند، به احمقانه ترین شکل رقابت مردانه که سینما تا آن لحظه به خود دیده یا در کمپین بازاریابی یک فیلم سینمایی بزرگ رخ داده بود. دعوا به چگونه به نمایش درآمدن اسامی این دو ستاره کشیده شد.
حالا نیومن و مک کوئین هر دو می خواستند در پوسترها، تریلرها و در طول تیتراژ اول به نام آن ها اشاره گردد و هیچ کس هم حاضر نبود کوتاه بیاید. بدیهی بود که استودیوهای برادران وارنر و فاکس قرن بیستم در این شرایط تصمیم بگیرند دقیقاً همان چیزی را که دو ستاره خودشیفته شان می خواهند به آن ها بدهند، البته بسته به اینکه خواسته هر کدام چه باشد. این چنین شد که نام پل نیومن به صورت مورب در سمت راست بالای پوستر نهاده شد و نام استیو مک کوئین پایین در سمت چپ. به این ترتیب، اگر پوستر از بالا به پایین خوانده می شد، نیومن اول می شد، اما اگر از چپ به راست خوانده می شد، مک کوئین اولویت داشت.
بله، واقعاً حقیر است. اما ظاهراً در آن سطح به جایی می رسی که نه می توانی نسبت به جایگاهت بی توجه باشی، نه در واقع به خواسته دلت می رسی. چون بیایید صادق باشیم؛ اگر از نگاه ما حقیر است، از نگاه خودشان هم حقیر است. آسمان خراش جهنمی در نهایت دویست میلیون دلار در باکس آفیس فروخت، سه جایزه اسکار را از آن خود کرد و نامزد پنج جایزه دیگر از جمله برترین فیلم شد. آیا وقتی فیلم اکران شد باند چپ به راست با اوباش بالا به پایین بر سر اینکه نام نیومن اول آمده یا مک کوئین، در خیابان دست به یقه شدند؟ نه، چنین اتفاقی نیفتاد. ولی دنیا سلبریتی هاست دیگر. بیزینس است. به همین بازی های بچگانه فوق مادی زنده است.
منیع: faroutmagazine
منبع: دیجیکالا مگ