سفری به هزارتوی اسرارآمیز معبد انگکور وات در کامبوج
به گزارش لیتن، یک معبد و هزاران رمز و راز، معبدی که در شمار بزرگ ترین اماکن مذهبی دنیا، جایگاهی خاص دارد. انگکور وات در کامبوج از پیشینه ای جالب توجه برخوردار بوده و امروزه هم، نمای آن توجه زیادی را به خود جلب نموده است. به طوری که تخمین زده می گردد بخش قابل توجهی از گردشگران در سفر به کامبوج، بیش از هر چیز دیگر، مایل به بازدید از این معبد هستند. نمادی از این معبد را می توان حتی روی پرچم این کشور نیز مشاهده کرد. این بار همراه شما خوانندگان عزیز خبرنگاران، سری به قلب اسرار گفته و ناگفته این معبد خواهیم زد.
بر اساس شواهد موجود، به نظر می رسد معبد انگکور وات در فاصله سال های 1113 تا 1150 پس از میلاد مسیح احداث شده است. وسعت این بنا در حدود دویست هکتار بوده و معنای لغوی نام آن نیز شهر معبد است. البته با توجه به وسعت این سازه، این نام پر بیراه هم نیست.
این معبد در بدو امر به عنوان یک معبد هندو و برای پرستش خدای ویشنو بنیان قرار گرفت، هر چند بعدها تغییر کاربری داده و به عنوان یک معبد بودایی به فعالیت خود ادامه داد. مجسمه های بودایی که بعدا به این معبد اضافه شد، امروزه به عنوان آثار هنری ارزشمند شناخته می شوند.
برج اصلی این معبد که 65 متر ارتفاع دارد، به وسیله 4 برج کوچک تر و مجموعه ای از حصارها احاطه شده است. اما نکته جالب این که نمای کلی این سازه، با الهام از کوهستان مِیرو (Meru) ساخته شده است کوهستانی مقدس و افسانه ای در اساطیر هند که گفته می شود آن سوی کوه های هیمالیا قرار گرفته است. این کوه نیز همانند کوه المپ اساطیر یونان باستان، به عنوان سکونت گاه خدایان شناخته شده است.
این معبد باستانی در داخل شهر انگکور واقع شده است. شهری که به عنوان مرکز امپراتوری خمرها شناخته می شود. اما این روزها این شهر نیز در جریان زندگی مدرن امروزی تغییر شکل داده و نمایی متفاوت یافته است. هر چند باید گفت این شهر هنوز هم میزبان صدها معبد کوچک و بزرگی است که یادآور آن دوران کهن و فراموش شده هستند. در گذشته، جمعیت این شهر کمی بیش از یک میلیون نفر بود. باید اشاره نمود که این شهر تا پیش از انقلاب صنعتی، در شمار بزرگ ترین شهرهای دنیا جای داشت.
برطبق تحقیقات اخیر که با پیشرفته ترین امکانات و اسکن هوایی لیزری صورت گرفته است، تعیین شد این شهر دارای یک هسته مرکزی بوده که تا 500 هزار نفر جمعیت را در خود جای می داده، بعلاوه محوطه پیرامونی وسیعی که شاید پذیرای حتی بیش از این میزان نیز بوده است. بعلاوه در طول تحقیقات فوق، یک شهر گمشده نیز کشف شد. شهری موسوم به ماهندراپَرواتا ، که در 40 کیلومتری شمال انگکور وات واقع شده است.
اطراف این معبد به وسیله خندقی احاطه شده است که 200 متر پهنا و 4 متر عمق دارد. این خندق محوطه ای در حدود 5 کیلومتر را در محاصره خود گرفته است. خندق فوق وظیفه خطیر محافظت از معبد را برعهده داشته است البته به شیوه ای متفاوت، در واقع این خندق، به استحکام پایه و شالوده اصلی این سازه یاری نموده و از بالا رفتن یا کاسته شدن سطح آب و نفوذ آّب های زیر زمینی به فونداسیون سازه، جلوگیری به عمل می آورده است.
ورودی اصلی این معبد با توجه به خصوصیات خدای ویشنو، در سمت غرب واقع شده است. این ورودی در میان گذرگاهی سنگی ساخته شده و به وسیله مجسمه هایی به شکل شیر حفاظت می شود. در سمت شرق، دومین ورودی این بنا قرار گرفته که در مقایسه با وروردی اصلی، از زرق و برق کم تری برخوردار است.
همان گونه که قبلا اشاره نمودیم، قلب اصلی این مجموعه، برج مرتفع 65 متری است که در مرکز این معبد واقع شده است. مجسمه خدای ویشنو بر تارک این برج قرار گرفته و برای وارد شدن به آن می بایست از پلکانی سنگی بالا رفت. النور مانیکا (Elaenor Mannika) محقق و پژوهشگر در کتاب خود تحت عنوان انگکور، معبد آسمانی امپراتوری خمر چنین می نویسد:
این برج دارای تصویری نمادین نیز بوده است. در واقع این معبد، جایی است که نیروی مادی و غیر روحانی با معنویت در هم می آمیزد. اینجاست در فضایی خاص و شگفت انگیز، خدای ویشنو و شاه هر دو در کنار هم به مردم حکومت می کردند.به تازگی نقاشی هایی در برج مرکزی پیدا شده که تا کنون از دید پنهان مانده بودند. تالاری در این برج، صحنه نمایش تصاویری از آلات موسیقی سنتی خمرها است که به صورت دسته جمعی ارائه شده و به نام شناخته می شود. مجموعه ای جالب از ناقوس، زنگ، زیلوفون (سنتور چوبی)، سازهای بادی و دیگر سازهای ضربی. بعلاوه در همین تالار تصاویری پیچیده از مردمانی سوار بر اسب وجود دارد که بین دو سازه در حال حرکتند، بناهایی که به ظاهر معبد هستند. این دو دیوار نگاره به تازگی و با آنالیز دیوارها با لیزر کشف شده اند.
شخصی که دستور ساخت انگکور را داد، پادشاهی به نام سوریاوارمان دوم () بود. او شاهی بود غاصب، چرا که در دوران نوجوانی با کشتن عمویش دهارانیندروارمان قدرت را قبضه کرد. اما عطش او برای خون و خونریزی تازه آغاز شده بود. او سعی کرد با حمله به ویتنام، قدرت خود را افزایش داده و قلمرویش را توسعه دهد. هر چند او دست به اقدامات متفاوتی نیز زد، از جمله برقراری روابط دیپلماتیک صلح آمیز و نیز برقراری مجدد ارتباط با چین.
او خدای ویشنو را ستایش می کرد، خدایی که بیشتر به عنوان پشتیبان و محافظ شناخته می شود. به همین علت او تندیسی از این خدا را بر فراز برج اصلی معبد قرار داد.
نشانه هایی از این دلبستگی و ایمان قلبی را نیز می توان در بخش جنوبی معبد مشاهده کرد. در این بخش از معبد حجاری های قدیمی جلب توجه می نماید که بخشی از داستان های افسانه ای هند را بازگو می نمایند، داستانی تحت عنوان گرفتن کره از دریایی از شیر. باستان شناس مایکل کو در خصوص این تصویر چنین می گوید:
این حجاری نشان می دهد که چگونه خدایان و شیاطین، آب های زیرین سپر ویشنو را به هم می زنند تا اکسیر حیات و فناناپذیری را فراوری نمایند.پژوهش های اخیر نشان داده که این حجاری یکی از عالی ترین نمونه های آثار هنری این معبد است.
علاقه این پادشاه به ویشنو را می توان حتی در لقبی مشاهده کرد که پس از مرگ به او بخشیده شد: . عنوانی که به گفته پژوهشگر هلن دی کونیک ()، به معنای کسی است که عالی ترین ارادت را به ویشنو داشت.
ساخت معبدی با چنین وسعتی بزرگ، کاری سخت و زمان بر بوده است. کاری قابل توجه که نیازمند استخراج منابع فراوانی از معادن سنگ و ماسه، کارگران دقیق و محتاط و البته میزان فراوانی عملیات حفاری بوده است. به عنوان نمونه برای ساخت خندق، 1.5 میلیون متر مربع ماسه مصرف شده، بعلاوه کارگران باید بخش قابل توجهی گل و لای را جابجا می کردند، کاری که می بایست به وسیله هزاران نفر انجام می شد.
در واقع ساخت این سازه همانند چالشی بزرگ، پیش روی سازندگان آن قرار داشته است. آنها برای استحکام بیشتر، در ساخت معبد از لاتریت یا خاک سرخ استفاده کردند، خاکی که اگر چه در ابتدا نرم است، اما در مجاورت نور خورشید به ماده ای بسیار سخت تبدیل می شود. سطح معبد را نیز با پوششی از سنگ های آهکی روکش کردند، پوششی که برای ساخت حجاری های معروف این معبد، بسیار مناسب و ایده آل بود. بلوک های سنگ آهک از تپه های کولن در 30 کیلومتری شمال آورده می شد. بر طبق تحقیقات اخیر، تعیین شده که این بلوک ها، به وسیله شبکه ای از کانال ها به محل ساخت بنا منتقل می شده است.
درست در زیر برج مرکزی، فضایی وجود دارد که به تالاری خاص راه دارد. در سال 1934 باستان شناسان پیروز شدند در این تالار، دو کریستال و دو برگ زرین را کشف نمایند که ظاهرا درست در بخش زیرین مجسمه ویشنو قرار داشت. اگرچه به نظر می رسد انگکور وات به عنوان معبدی برای ستایش ویشنو ساخته شده است، اما هنوز در این مورد اتفاق نظری وجود نداشته و پیرامون این مسئله بحث و سخن زیاد است. از آن جمله گفته می شود به علت آن که خاکستر پادشاه سوریاوارنام دوم به حجره ای در زیر برج مرکزی منتقل شده است، شاید از این معبد به عنوان آرامگاه استفاده می شده است.
النور مانیکا در جای دیگری اشاره می نماید:
این معبد در عرض جغرافیایی 13°24′45″ شمالی 103°52′0″ شرقی ساخته شده و برج مرکزی در محور شمال- جنوب قرار گرفته است. این امر به نظر اتفاقی نمی آید. در محل برج مرکزی، مجسمه ویشنو تنها در عرض جغرافیایی معبد قرار نگرفته، بلکه در امتداد محور زمین نیز واقع شده است. این امر نشان می دهد که خمرها از واقعیت کروی بودن کره زمین، اطلاع داشتند.خانم النور بعلاوه بارها به تطبیق شرایط برج های انگکور با شرایط ماه اشاره می نماید، امری که به صورت ضمنی نشان می دهد که آنها، نقشی مهم در رصد آسمان و شرایط ماه داشته اند. او می گوید که در طول شب های بلند و آسمان صاف کامبوج، وقتی ستارگان هر ذره از پهنه آسمان را در اشغال خود داشتند، راهب- منجمان در قسمت ورودی غربی ایستاده و شرایط ماه را نسبت به دو برجی که بر فراز دو راهروی معبد قرار دارند را رصد نموده و تغییرات حرکت ماه را ثبت می کردند.
به هر روی از آن جا که این معبد یکی از شلوغ ترین معابد دنیا است و بازدید نمایندگان فراوانی دارد، شاید روزی توجه شما را نیز به خود جلب نموده و سری به آن زدید. پس بیایید با شماری از حقایق جالب در خصوص این معبد آشنا شویم. حقایقی که به بازدید نمایندگان در درک بهتر ظاهر، معماری و هنر به کار رفته در ساخت این معبد، یاری بسیاری می نماید.
1.
همان گونه که پیش تر اشاره شد، انگکور وات به عنوان معبدی هندو شناخته می شود. در واقع ساخت این معبد یک جدایی آشکار از سنت های پیشین امپراتوری در پرستش شیوا دیگر خدای هندو بود، چرا که انگکور وات در ستایش خدای ویشنو ساخته شد. در هر گوشه از معبد و در قالب هر اثر هنری و منظره معماری، بخشی از اساطیر هندو قابل مشاهده است. در قرن 14، این معبد تغییر شرایط داده و به عنوان پرستش گاه بوداییان مورد استفاده قرار گرفته و تا به امروز نیز به همین شکل به جای مانده است. همین امر حضور مجسمه های بودا را در گوشه و کنار معبد توجیه می نماید، آثار هنری که در شمار آثار ارزشمند این معبد جای دارند.
2.
با تماشا تصاویر متفاوت از این معبد گیج نشوید، در واقع این معبد دارای 5 برج است که جا دادن همه آنها در قالب یک تصویر کاری است اندکی مشکل. به همین علت در بیشتر تصاویر چاپ شده در مجلات و تصاویر موجود در فضای مجازی، تعداد کم تری از این برج ها قابل مشاهده اند.
3.
اگر به خاطر داشته باشید، گفتیم که پیرامون علت ساخت و کاربری اصلی این معبد، اختلاف نظراتی وجود دارد. به طوری که گروهی معتقدند این معبد به عنوان یک آرامگاه ساخته شده است. به جز مسئله آورده شدن خاکستر پادشاه به تالاری در زیر معبد، یکی دیگر از دلایلی که هواداران نظریه فوق به آن تکیه می نمایند، این است که انگکور وات بر خلاف دیگر معابد موجود در شهر انگکور که رو به سمت شرق ساخته شده اند، رو به سمت غرب ساخته شده که در واقع اشاره ای است مستقیم به دنیای مردگان.
4.
انگکور وات بزرگ ترین بنای مذهبی دنیا است، در واقع این سازه به بزرگی دنیای است، منتها از جنس سنگی آن. بعلاوه این بنا یک مدل زمینی از دنیای اساطیری و روحانی را به نمایش گذارده است. این معبد به نوعی بازتابی است از مِیرو، کوهستان اساطیری هندوها و 5 برج آن نیز نشان دهنده 5 قله این کوهستان هستند.
5.
حصارها، دیوارها، برج ها و خندق، تمام آن چیزی است که انگکور از دل آنها پدیدار شده است. این معبد به عنوان یک نمونه کوچک از گیتی اساطیری هندوها، پا به عرصه وجود گذارد. به عنوان مثال خندقی که در نزدیکی معبد احداث شده است، به صورت سمبلیک به دریا اشاره دارد. دریایی که در باور هندوها، به عنوان منبع انرژی و حیات شناخته می شود. حصارها و دیوارها، به موانعی اشاره می نمایند که می بایست در راستا درک حقیقت و روشن بینی، پشت سر نهاده شوند. و در نهایت برج ها، که جایگاه خدایان هستند و در عین حال دارای بعدی معنوی می باشند.
6.
داستان گرفتن کره از دریایی از شیر را پیش تر نیز با شما مطرح کردیم. این داستان یکی از برترین بخش های داستانی است که در کتب مقدس هندوها از جمله مهابهاراتا ، ویشنو پوران و باقوِت پوران به آن اشاره شده است. در این داستان گفته می شود که خدایان و شیاطین، دریایی از شیر را برای به دست آوردن اکسیر و عصاره حیات یا آمریتا به هم می زنند. عصاره ای که به معنای فناناپذیری است. حجاری این صحنه در راهروی شرقی قرار گرفته و یکی از معروف ترین کتیبه های نقوش برجسته این معبد است.
7.
ورودی معبد انگکور وات هم همانند دیگر معابد این شهر، با تندیس هایی از شیر تزئین شده است. شیرهایی که ظاهرا در مقام نگهبان در این ورودی ها گمارده شده اند. این جا باز هم به دنیای اساطیری هندوها باز می گردیم. در باور هندوها، شیر به عنوان نگهبان منزلگاه خدایان شناخته می شود. حتی گفته شده که برهما شیری را مسئول حفاظت از کاخ خود نموده بود. از آنجایی که این معبد نیز نمادی از کوهستان محل اقامت خدایان هندو است، پس جای هیچ تعجبی نیست که این شیرهای سنگی، مسئولیت حفاظت از هر ورودی را برعهده گرفته اند.
8.
یک نقش برجسته دیگر در تأیید نظریه ای که می گوید این معبد در اصل برای تشریفات تدفین و به عنوان آرامگاه ساخته شده است. اگر دقت کنید چینش المان های این کتیبه به جای راست به چپ، در جهت معکوس و از چپ به راست صورت گرفته است. جهتی که باز هم به دنیای مردگان اشاره دارد. در مراسم تدفین به سبک برهمایی، چنین چیزی رخ می دهد. هندوها برای این شرایط لغت پراساویا را به کار می برند که در زبان سانسکریت به معنای چپ است. برای کارشناسان این علتی است قدرتمند در پذیرش نظریه فوق.
9.
المان ها و عناصر به کار رفته در معماری این سازه، به عنوان سبک معماری انگکور وات شناخته می شوند. عناصری همانند طاق های اژیوال ، برج های دندانه دندانه مانندی که به غنچه گل نیلوفر آبی شباهت دارند، گذرگاه های پهن و وسیع، فضاهای درونی که تا دیوارهای داخلی امتداد دارند و بعلاوه تراس هایی به شکل صلیب که در امتداد بخش اصلی معبد قرار گرفته اند.
10.
عمده تزئینات این معبد شامل کتیبه ها و نقش برجسته های تماشایی است که به بیان داستان های معروف اساطیر هندو می پردازند. بعلاوه در گوشه گوشه معبد می توان شاهد حجاری هایی از اپسارا (: بانویی زیبا که به عنوان روح ابرها و آب در فرهنگ هندو شناخته می شود) و نیز دیواتا (یا خدایان هندویی که بر امور مختلف زندگی مردم نظارت داشتند، بود. خدایانی همانند خدای آب، کوه، خدای روستاییان، ارواح جنگل و.... . بر طبق تحقیقات صورت گرفته، بیش از 1.796 نقش از دیواتا در معبد قابل مشاهده است. نقوش مربوط به اپسارا بیش تر روی دیوارها و ستون ها دیده می شود، در حالی که نقوش دیواتا در میزان بزرگ تر در هر سطح از معبد وجود دارند. متأسفانه در پی تغییر و تحولات اتفاق افتاده در طول قرن ها و نیز نقش انکار ناپذیر گذر زمان بر دستاوردهای بشر، بسیاری از مظاهر زیبا و تجملات این معبد اندک اندک از نظر محو شده اند، از جمله گچ کاری های زیبا و فاخری که روی برج های معبد صورت گرفته بود.
11.
بخش میانی معبد از 3 سکو یا راهروی مستطیلی شکل تشکیل شده که به صورت طبقه طبقه و هر کدام بالاتر از دیگری قرار گرفته و در نهایت به برج مرکزی راه دارند. النور مانیکا می گوید که این سکوها به پادشاه، برهما، ماه و ویشنو اختصاص داشته اند.
12.
بخش اعظم جذابیت هنری این معبد به کتیبه ها و نقوش برجسته ای باز می شود که عمدتا داستان های دو حماسه معروف هندوها، یعنی مهابهاراتا و رامایانا را به تصویر کشیده اند. در این میان یکی از این کتیبه ها داستان نبرد لانکا را بازگو می نماید، داستانی از رامایانا () که مبارزه راما ، هفتمین تجسم ویشنو و دشمن او یعنی دیوی ده سر به نام راوانا را بیان نموده است. و دیگری ماجرای نبرد کوروک شیترا است، حماسه ای دیگر از مهابهاراتا که روایت گر داستان نبرد دو خانواده بر سر تصاحب تاج و تخت سلطنت بر شهر هاستیناپور است.
و در نهایت در میان این دیوارهای خزه بسته، آثار هنری شگفت انگیز اما رو به زوال و گنجینه ای از داستان های اساطیری، این بنای شگفت انگیز همچنان درخششی خاص دارد. انگکور وات میراثی است از گذشته های دور، میراثی گرانقدر که قطعا ارزش یک بار بازدید را دارد.
امیدوارم با مطالعه این مطلب، کمی بیشتر با داستان پشت صحنه ساخت بزرگ ترین بنای مذهبی دنیا آشنا شده و اگر روزی به کامبوج سفر نموده و سری به این دنیا کوچک زدید، زوایای پنهان و آشکار معماری، آثار هنری و منظره کلی آن، مفهوم بیشتری برای تان داشته باشد. از قلم نیاندازید پاره ای از این حقایق، در خصوص دیگر معابد موجود در شهر انگکور نیز صدق می نماید.
در خاتمه شاد می شویم مستمع نظرات، پیشنهادات و نقدها شما عزیزان باشیم. همچنان همراه ما در خبرنگاران باشید. منبع Livescience
منبع: کجارو